سیه پار نوشت


در زمستانی نه چندان دور/

چونان تفاله ای در دل گور/

رو به سوی کدامین خدایگان  به نظاره خواهم نشست/

رقص لزگی ابلیس را سیاه مست./

با سیه پارنوشتی دیجور/

زخم متعفن ناسور/

زبان به طعن کدامین قدیسکان راز آلود خواهد گشود/

بی سرانجام /بی سر انجام.